یسنا چیکیلو

بازی های مورد علاقه یسنا جون

اولین بازی مورد علاقه دخترکم که از چهار ماهگی شروع شد بپربپر بود وقتی یه دست روی سینه اش ودست دیگه رو پشتش میگرفتیم که البته اولین بار مامان جون این بازی رو یادش داد  عزیزکم پاهاشو جفت میکرد و شروع میکرد به پریدن خیلی براش لذتبخش بودوخیلی هم شادو شارژ میشد. کلاغ پر رو خیلی زود یاد گرفت وخیلی دوست داشت.دوودوو مشک دو.اتل متل توتوله.وبازی های دیگه .از بین اسباب بازی هاش خرگوش نارنجیه رو خیلی دوست داشت  که مپل بچه های دیگه میذاشت دهش تا لثه هاش آروم بگیرن.آویزش خیلی دوست داشت وداره.اسباب بازی های آوازه خون و متحرک رو خیلی دوست داره. ازوقتی دست به دیوار گرفت کشوشو خالی میکنه وبعضیا رو برمیگردونه سرجاش .بعدش یاد گرفت  داخل کشو بره ...
19 مرداد 1390

خونه تکونی کردن یسنا

دو شب پیش یسنا خانم یه اسفنج برداشته بود و تمام در و دیوار خونه رو داشت پاک میکرد واقعا جدی این کار رو میکرد.وقتی میز و در ودیوار تموم شدن پشتی ها رو انداخت و شروع کرد به پاک کردن اونا . چند دقیقه ای از این کارشو شکار کردم .البته باباجون اینا میخواستن بخوابن چراغا خاموش بودن.همینجا ازش معذرتخواهی میکنم. باباش گفت خیالت راحت یه دختر خوب و کاری داری که حسابی تو کارای خونه کمکت میکنه. ...
19 مرداد 1390

مسواک زدن نی نی یسنا

یسناجون خیلی از مسواک زدن خوشش نمیاد اما وقتی درحال بازی باشه یا توی آینه خودشو نگاه کنه میتونم چند لحظه ای مسواک مویی ژله ایش رو روی مرواریداش بسابم. هرچند خیلی خوشش نمیاد اینجوری اثر قطره آهن هم روی دندوناش نمیمونه ...
19 مرداد 1390

شعر خوندن یسنا خانم

تاب تاب عباسی یکی از شعرهای موردعلاقه یسنا خانمه.که فکرمیکنم خیلی دوستش داره .چون زود یادش گرفت وشروع کرد به نواختن آهنگش .البته اوایل خیلی واضح نبود فقط میخوند:نا نا نانانا.یا ما ما ماماما ولی بعدا حروفشو یادگرفت وحالا میخونه:تاا تاا ابااادی ...
19 مرداد 1390

رقص یسنا جون

رقص جدید خانم خانما خیلی باحاله.نمیدونم کجا وچطور یاد گرفته .شونه راستشو بالا پایین میکنه .که خیلی بهش میاد.دستشو هم خیلی ناز میچرخونه ...
19 مرداد 1390

فرهنگ لغت یاس کوچولو

قربونش بشم تویونزده ماهگی حروف خ گ وک رو خیلی دوست داره بکارببره .مثلا میکه نخد نگخ به کفش میگفت تب ولی حالا میگه کدالبته دو سه بار هم گفت تبس.به هواپیما میگه هوا.به آب میگفت اپ حالا میگه آب به دست میگه دس.وقتی پیپی داره میگه جیش.به اسباب بازیهاش میگه میگه بازیبه غذا میگه آم دبسه نمیدونم یعنی چی ؟گاهی میگه .وقتی میپرسم یعنی چی؟همونو تکرارمیکنه.وقتی میخواد توپو شوت کنه میگه سه سه سه.یعنی 123 ...
19 مرداد 1390

امان از دست یسنا

عزیزکم خیلی فضول شده از همه چیز میخواد بالا بره.میز وصندلی و کابینت و کشو و ...عزیزم هنوز مملی رو میزنه. فکر کنم چشمش کردم .یه مدتی مهربون شده بود.کاری به کار اون نداشت.خصوصا چون حساسیت ما رو میبینه بیشتر دور و برشه.کاش بزرگ بشه تا خودش بفهمه کار بدیه. ...
19 مرداد 1390

یه مهارت جدید و خییییلی مهم

گل مامان وقتی خودش غذا میخورد همین که قاشق میرید به دهنش چپش میکرد و هیچی گیرش نمیومد همممممش میریخت.حالا یهو متوجه شدم که یاد گرفته درست قاشقو بذاره تو دهنش .خودش هم حال میکنه.آآآآفرین دخترم. ...
19 مرداد 1390

آخ جون آب بازی

یاس مامان عاشق آ بازیه .روزی یکی دوبار توی حیاط شیلنگ آبو میدم دستش تا سیر دل آب بازی کنه. سر تاپا خیس میشه .منو هم خیس میکنه خیلی بدم میاد لباسام خیس بشه اما با دخملی همه چی باحاله. ...
19 مرداد 1390